اگرچه صلح دور به نظر می رسد، اما ایالات متحده و اروپا در حال بحث هستند که چگونه می توانند پس از پایان جنگ با روسیه، امنیت اوکراین را تضمین کنند، حتی بدون پیروزی کامل هر یک از طرفین. آلمان غربی ممکن است الگویی ارائه دهد، نمونه ای برای پذیرش یک کشور تقسیم شده در ناتو.
آلمان غربی با وجود تقسیم بندی و نقش ناخشنود به عنوان مرز بین رقبای هسته ای در طول جنگ سرد، در سال 1955 به عضویت ناتو درآمد، بدون اینکه هرگز از تعهد خود برای اتحاد دست بردارد، در نهایت در سال 1989 محقق شد.
برای اوکراین، خیلی به شکل میدان نبرد پس از حمله متقابل آینده، و اینکه آیا نتیجه به نوعی آتش بس طولانی، مرزهای نسبتاً باثبات، یا حتی مذاکرات صلح منجر شود، بستگی دارد.
با نزدیک شدن به نشست سالانه ناتو در ماه ژوئیه، اعضای آن در حال بحث در مورد آنچه می توانند به رئیس جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، ارائه دهند، که می خواهد تضمین های دقیق تری مبنی بر پیوستن کشورش به ائتلاف ارائه دهد.
مدل آلمان غربی در برخی از پایتخت های اروپایی به عنوان راهی برای تامین امنیت واقعی اوکراین، حتی اگر بلافاصله تمام قلمرو خود را بازپس نگیرد، مورد توجه قرار گرفته است.
آنجلا ای استنت، کارشناس روسیه و آلمان و نویسنده کتاب «دنیای پوتین» گفت که آلمان نمونه ای از پذیرش ناتو کشوری با «مسائل ارضی مهم و حل نشده» و نوعی اشغال دشمن است.
او گفت: «زمانی که آلمان غربی به ناتو پیوست، چیزی بود که میتوان آن را یک درگیری منجمد به یاد ماندنی نامید. با این حال، لنگر انداختن آلمان غربی در اتحاد غربی بسیار مهم احساس می شد، و بنابراین آلمان غربی به آن ملحق شد. روس ها از این موضوع شکایت کردند و گفتند که این بسیار خطرناک است، اما آنها قادر به جلوگیری از آن نیستند.
پس از جنگ جهانی دوم، گزینه های مختلفی در نظر گرفته شد که در مورد آلمان اشغالی و تقسیم شده چه باید کرد، درست مانند اوکراین.
رهبران اتحاد جماهیر شوروی از آلمانی متحد اما بیطرف به الگوی اتریش صحبت کردند. قدرت های غربی هر چند وسوسه شدند، مقاومت کردند. و در واقع خود اوکراین در ابتدا بی طرفی را درست پس از تهاجم روسیه در فوریه 2022 پیشنهاد کرد.
کنراد آدناور، اولین صدراعظم آلمان غربی، امنیت را به جای قلمرو انتخاب کرد و آلمانی ها از او حمایت کردند و او را دوباره انتخاب کردند تا اینکه در سال 1963 استعفا داد.
فرانسوا هایسبورگ، کارشناس دفاعی فرانسوی گفت: «آدناور تصمیم گرفت که داشتن یک توافق دفاعی محکم با غرب مهمتر است و آلمان غربی را به ناتو هدایت کرد. این یک تصمیم شجاعانه بود، زیرا به این معنی بود که اتحاد به راحتی اتفاق نمیافتد.»
اوکراین البته یک مورد متفاوت است. ME Sarotte، نویسنده تاریخ دیپلماتیک “نه یک اینچ”، در مورد گسترش ناتو، اتحاد مجدد آلمان گفت، زمانی که آلمان غربی به ناتو پیوست، با آلمان شرقی در جنگ نبود و هر دو نهاد در سال 1949 به عنوان ایالت های جداگانه به رسمیت شناخته شدند. و واکنش روسیه
در حالی که قانون اساسی آلمان غربی هدف اتحاد را حفظ کرده است، “واقعیت روی زمین این بود که مناطق اشغالی سابق که از جنگ جهانی دوم بیرون آمده بودند، به تقسیمات دولتی تبدیل شده بودند.” ساروت گفت. “در حالی که هیچ کس از این موضوع خوشحال نبود، شما این مرز واضح و سخت را داشتید و به همین دلیل وضوحی را فراهم کردید که در اوکراین وجود ندارد.”
به هر حال هنوز نه اما همانطور که چارلز کوپچان و ریچارد هاس در مقاله اخیر خود در فارین افرز پیشنهاد می کنند، تعداد کمی از آنها انتظار دارند که ضدحمله آتی اوکراین روس ها را به طور کامل از اوکراین مستقل از جمله کریمه بیرون کند. آنها پیشنهاد می کنند که اگر خطوط نبرد سخت تر شود، ایالات متحده باید برای مذاکرات صلح فشار بیاورد، حتی اگر نه اوکراین و نه روسیه مشتاق به نظر نمی رسند.
این کار آسانی نخواهد بود. اوکراین نگران است که آتش بس، کنترل روسیه بر بخش قابل توجهی از اوکراین را تأیید کند. به نظر می رسد روسیه فکر می کند که می تواند از حمایت غرب از اوکراین دوام بیاورد. هیچ یک از طرفین اکنون برای مذاکره باز نیستند و آقای. زلنسکی در طرح صلح خود اصرار دارد که نیروهای روسیه ابتدا از تمام خاک اوکراین خارج شوند.
اما همانطور که در نبرد برای باخموت نشان داده شد، شهری که روسیه ادعا می کرد پس از تقریبا یک سال جنگ تصرف کرده است، حتی جابجایی های کوچک در خط مقدم هزینه زیادی از نظر جانی و مالی دارد.
تعداد کمی در غرب خواهان جنگی بی پایان هستند و از کاهش حمایت مردمی از بودجه نامحدود و کمبود در ساخت تانک ها، دفاع هوایی و مهمات مورد نیاز اوکراین می ترسند.
پیشنهادهای مختلفی برای تبدیل اوکراین به جوجه تیغی غیرقابل هضم برای روسیه ارائه شده است، چنان که مملو از تسلیحات پیشرفته غربی است که حتی اگر عضو ناتو نباشد، می تواند مسکو را منصرف کند. این هسته ایده ای است که برای اولین بار توسط دبیرکل سابق ناتو، آندرس فوگ راسموسن، و دستیار ارشد زلنسکی، آندری یرماک، پیشنهاد شد.
ایده راسموسن، که در حال حاضر بسیاری از ناتو طرفدار آن هستند، اسراییل را به عنوان الگویی پیشنهاد می کند، جایی که تعهد واشنگتن به امنیت مستمر خود حتی بدون یک معاهده دفاع متقابل مشخص واضح است. اما مشکلات واضح است: اسرائیل سلاح هسته ای دارد، در حالی که اوکراین ندارد. و حتی تعهدات دفاعی دوجانبه اعضای ناتو برای اوکراین همچنان میتواند کل اتحاد را به جنگ آینده روسیه و اوکراین بکشاند.
بسیاری از مقامات و تحلیلگران معتقدند، همانطور که کاجا کالاس، نخست وزیر استونی در مصاحبه اخیر خود گفت، تنها امنیت واقعی برای اوکراین عضویت در ناتو است، «در صورت فراهم شدن شرایط».
در نشست سران این اتحاد در ویلنیوس، لیتوانی، در ماه ژوئیه، خانم. کالاس گفت، ناتو باید نقشه راه ملموس تری برای پیوستن اوکراین به آن ارائه دهد و قولی که برای اولین بار در سال 2008 داده شد را تایید کرد.
او گفت: «تنها تضمین امنیتی برای اوکراین عضویت در ناتو است. او گفت: «ما اینجا جنگ نداریم زیرا عضو ناتو هستیم.
او گفت که مزیت دیگر این است که داشتن اوکراین در داخل ناتو «ارزانتر، بسیار ارزانتر» از تبدیل آن به یک جوجه تیغی نظامی شده برای 50 سال آینده است.
استدلال متقابلی که به طور گسترده در واشنگتن و اروپای غربی مطرح است، این است که ناتو نمیتواند کشوری را که در حال جنگ بر سر سرزمین مورد مناقشه است بپذیرد و چنین اقدامی میتواند روسیه را به تشدید بیشتر، حتی با سلاحهای هستهای، قبل از ورود اوکراین به ائتلاف، وادار کند. اما تاکنون، تهدیدهای روسیه برای تشدید تنش بیهوده ثابت شده است.
در حال حاضر، پیش از اجلاس سران، کشورهای ناتو در حال آماده سازی یک طرح میان مدت برای کمک های نظامی عملی به اوکراین، از جمله تامین تضمین شده تسلیحات و ادغام بیشتر در جهان ناتو هستند. اما آقای زلنسکی خواهان یک وعده سیاسی است که می تواند به خانه ببرد.
با این حال، اگر جنگ در نهایت منجر به عقبنشینی و شکست گسترده روسیه نشود، چه چیزی میتواند برای آقای قانعکننده باشد. آقای زلنسکی و اوکراینیها – که بیشترین اهرم را برای هر مذاکرهای صلح میدهند – عضویت در ناتو، پشت خطوط آتشبس مستحکم، شاید تحت گشتزنی خواهند بود. هایسبورگ پیشنهاد می کند که ائتلافی از نیروهای حافظ صلح از ناتو و کشورهای دیگر مانند هند یا حتی چین باشد.
این امر با این وعده همراه خواهد بود، مانند آلمان، که اتحاد مجدد کامل اوکراین یک موضوع زنده برای آینده باقی خواهد ماند. عضویت در ناتو صلح را مستحکم می کند و امکان بازسازی، سرمایه گذاری خصوصی و بازگشت بسیاری از پناهندگان را فراهم می کند.
اگر فقط آتش بس وجود داشته باشد، خانم. استنت گفت. هیچ راه حل واقعی برای این جنگ وجود ندارد، شما نمی دانید چه زمانی قرار است دوباره شروع شود.
او گفت: «اما هدف اصلی از وارد کردن اوکراین به ناتو این است که مطمئن شویم روسیه دوباره به اوکراین حمله نمیکند، زیرا آنچه در این جنگ دیدهایم این است که ناتو تنها شکل بازدارندگی است که کارآمد است. بسیار در برابر روسیه.”