در سال 2020، طی هفتههای اعتراض و ناآرامیهای مدنی که پس از قتل جورج فلوید به دست یک افسر پلیس مینیاپولیس رخ داد، من استدلال کردم که مشکل خشونت و رفتار نادرست پلیس مشکل دموکراسی است. و این هفته، پس از یک قتل پلیس دیگر که توسط دوربین ضبط شد، فکر میکنم ارزش دارد که دوباره بگویم که نهاد پلیس آمریکا خارج از هر گونه کنترل دموکراتیک معنیداری است.
شما می توانید به دو طریق به پاسخگویی برای مؤسسات عمومی فکر کنید: در قسمت عقب و در قسمت جلو.
همان طور که از نام آن پیداست، پس از این واقعیت، پاسخگویی پشتیبان صورت می گیرد. هدف آن اطمینان از رعایت قوانین است. در زمینه پلیس، این به معنای هیئت های بازرسی غیرنظامی، انضباط افسران و بررسی قضایی است. پاسخگویی پشتیبان برای سوءرفتار پناه می برد.
به گفته محققین حقوقی ماریا پونومارنکو و بری فریدمن، که پروژه پلیسی را در دانشگاه نیویورک تأسیس کردند، مسئولیت پذیری از پیش تعیین شده، زمانی صورت می گیرد که “قوانینی قبل از اقدام مقامات وجود داشته باشد، شفاف و با نظرات عمومی تدوین شده باشد.” با پاسخگویی جلویی، عموم مردم در قوانین حاکم بر یک آژانس یا مؤسسه حرف مستقیم دارند. پونومارنکو و فریدمن میگویند: «مشارکت عمومی میتواند کیفیت قوانین را با حصول اطمینان از اینکه مقامات تمام اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ سیاستهای معقول را دارند، بهبود بخشد». همچنین به روشن شدن این موضوع کمک می کند که مقامات دولتی تا حد ممکن پاسخگوی اراده مردم هستند.»
می توان گفت، پاسخگویی پشتیبان، پاسخگویی قانونی است، در حالی که پاسخگویی جلویی، پاسخگویی دموکراتیک است. این دو به هم مرتبط هستند و در پلیس آمریکا شاهد فروپاشی اولی و غیبت تقریباً کامل دومی هستیم. امی ای. لرمن و وسلا ام. ویور در «دستگیری شهروندی: پیامدهای دموکراتیک کنترل جنایات آمریکا» می نویسند: «ادارات پلیس اغلب از چالش های مشروع شهروندان مصون هستند. آنها ادامه می دهند که شهروندان “از مکانیسم های موثر برای اطمینان از پاسخگویی پلیس محروم هستند.”
افسران پلیس آمریکا قدرت فوقالعادهای دارند تا اراده خود را آنطور که میدانند عمل کنند. قوانین محلی متفاوت است، اما به طور کلی آنها می توانند متوقف شوند و با این “ظن منطقی” که شما “مسلح و در حال حاضر خطرناک” هستید، متوقف شوند. آنها میتوانند توقف کنند و بازرسی بدون مجوز وسیله نقلیه شما را فقط با «علت محتمل» انجام دهند که شخصی در ماشین یا کامیون یا ون مرتکب جرم شده است. پلیس هیچ تعهدی برای محافظت یا کمک به شما ندارد، حتی در مواجهه با یک تهدید معتبر برای زندگی شما، و آنها عملاً از عواقب قانونی اعمال خود تحت دکترین “مصونیت واجد شرایط” مصون هستند، با استثناهای بسیار کمی – مانند دستگیری تقریباً فوری افسران متخلف متهم به قتل تایر نیکولز در ممفیس – که اساساً این قانون را ثابت می کند.
مسئولیت کمی که برای پلیس آمریکا وجود دارد به راحتی از بین می رود. دپارتمان های امور داخلی اغلب بیشتر به تبرئه همکاران علاقه مند هستند تا تحقیق در مورد تخلفات، و اتحادیه های پلیس هر کاری که می توانند برای محافظت از بازیگران بد، حمله به منتقدان و تضمین روند قانونی بیشتر برای پلیس متهم به سوء استفاده از قربانیانشان انجام می دهند.
در مواقعی که رای دهندگان سعی می کنند ادارات پلیس را تحت کنترل عمومی بیشتری قرار دهند – با انتخاب شهرداران اصلاح طلب یا دادستان های منطقه – افسران پلیس برای تضعیف مقامات مورد نظر دست به هر کاری می زنند. در سال 2019، اتحادیه پلیس سانفرانسیسکو صدها هزار دلار برای تبلیغات کمپین حمله به چسا بودین، منتقد مترقی اجرای قانون که برای دادستان منطقه نامزد شده بود، به عنوان بهترین گزینه برای “جنایتکاران و اعضای باند” هزینه کرد. به همین ترتیب، در سال 2020، اتحادیه های پلیس میلیون ها دلار برای شکست دادن یک نامزد اصلاح طلب برای دادستان منطقه در لس آنجلس هزینه کردند. و در آلبوکرک، اتحادیههای پلیس و متحدانشان نبردی سالها را برای جلوگیری از یک هیئت نظارت غیرنظامی پیشنهادی که دارای اختیارات نظارتی بیشتری است، انجام دادند.
فقدان پاسخگویی قانونی و به ویژه دموکراتیک یک مشکل وجودی برای هر دستور کار اصلاح پلیس است یا باید باشد. بدون استراتژی برای محدود کردن یا شکستن قدرت کارتل ادارات پلیس – به معنای توانایی آنها برای تضعیف، خنثی کردن و براندازی تمام تلاش ها برای تنظیم و کنترل اقدامات و پرسنل آنها – هیچ راه عملی برای دستیابی به اصلاحات معنی دار و پایدار وجود ندارد، اگر این کار شما باشد. هدف. در واقع، هر چیزی که شبیه یک دگرگونی ریشه ای در پلیس آمریکا باشد، تنها رخ خواهد داد. بعد از عموم مردم قادر به اعمال کنترل واقعی بر خود نهاد هستند.
به عبارت دیگر، تنها اصلاحاتی که در غیاب پاسخگویی دموکراتیک مستقیم – که در آن مردم خود می توانند قوانین حاکم بر پلیس و افسران پلیس را شکل دهند – می توانند انجام شوند – اصلاحاتی هستند که در واقع وضعیت موجود فرهنگ پلیس را تغییر نمی دهند و نهادهای پلیس به هر حال، دلیلی وجود دارد که اکثر ادارات پلیس دوربینهای بدن را بدون هیچ گونه فشاری برای افسران خود صادر میکنند. فیلم به طور عمده در اختیار آنهاست و اگر بخواهند این کار را انجام دهند از مردم دریغ می کنند.
با قدرت زیاد، باید مسئولیت و مسئولیت پذیری بیشتر باشد. هرچه قدرت بیشتری در دستان خود داشته باشید، محدودیت ها باید روی مچ دست شما محکم تر باشد. دادن قدرت و اختیار بدون مسئولیت یا پاسخگویی – دادن حق و توانایی به یک نهاد و کارگزاران آن برای انجام خشونت بدون محدودیت یا پیامد – پرورش بدترین خصوصیات قابل تصور است، از جمله گستاخی، سادیسم و تحقیر زندگی دیگران. .
به طور خلاصه، پرورش نگرش ها، باورها و عادات ذهنی است که باعث می شود افسران پلیس آمریکایی بیش از حد به ضرب و شتم، خفه شدن، شوک و شلیک در یک لحظه، بدون توجه به شهروندان یا جوامعی که به ما گفته می شود، بپردازند. آنها برای خدمت و محافظت اینجا هستند.