ماریان مانتل، که در اوایل دهه 20 خود با تأسیس یک شرکت ضبط که ضبطهای بیشماری از غولهای ادبی، از جمله ارنست همینگوی، جیمز جویس و دیلن توماس را به سرگرمیهای بازار انبوه تبدیل کرد، به شروع انقلاب کتابهای صوتی کمک کرد، در ژانویه درگذشت. 22 ساله در خانه اش در پرینستون، نیوجرسی، او 93 سال داشت.
پسرش مایکل مانتل گفت که علت آن عوارض ناشی از سقوط اخیر بوده است.
اماس. مانتل (در آن زمان ماریان رونی) یک نویسنده مستقل 22 ساله مبارز در سال 1952 بود، زمانی که او و باربارا هولدریج (در آن زمان باربارا کوهن)، همکلاسی سابق در کالج هانتر در نیویورک سیتی، Caedmon Records را تأسیس کردند، یک برچسب گفتاری پیشگام. متخصص در ادبیات بزرگ
موفقیت به سرعت آمد. اولین انتشار کادمون، آلبومی از دیلن توماس که محوریت داستان کوتاه او “کریسمس کودکی در ولز” بود، در همان سال منتشر شد و در طول دهه 1950 بیش از 400000 نسخه فروخت و تبدیل به یک کتاب همیشگی تعطیلات شد.
به یک معنا، کادمون ایده تفسیر شفاهی شعر، داستان کوتاه و رمان را از لانههای بیتنیک روستای گرینویچ به اتاقهای نشیمن طبقه متوسط آورد. این شرکت آلبومهایی را ضبط یا منتشر کرد که عموماً در دسترس بودند، شامل غولهای ادبیات قرن بیستم، از جمله تیاس الیوت، سیلویا پلات، ویلیام فاکنر، زورا نیل هرستون، لنگستون هیوز و گرترود استاین، که همگی آثار خود را تفسیر میکردند.
این لیبل همچنین آثار ضبط شده ای از نمایشنامه های شکسپیر، چخوف و دیگر اساتیدی را منتشر کرد که توسط افراد برجسته ای مانند لارنس اولیویه، جان گیلگود، ونسا ردگریو و روبی دی، و همچنین ضبط های آلبر کامو و پابلو نرودا به زبان مادری خود و جی آر آر تالکین خوانده می شد. برای «ارباب حلقهها» به زبان الویی روان میلغزد.
متیو روبری، استاد ادبیات مدرن در دانشگاه کوئین مری لندن و نویسنده کتاب «داستان ناگفته کتاب ناطق» در سال 2016، «کادمون اولین شرکت بزرگی بود که منحصراً در ضبطهای گفتاری ادبیات تخصص داشت.» در یک ایمیل نوشت و در زمانی که بسیاری نگران تأثیر تلویزیون بودند، این تلویزیون موفق شد ادبیات «بالا» را برای مخاطبان انبوه در دسترس قرار دهد.»
در دورهای که کسبوکار آمریکایی تحت سلطه شرکتهای Fortune 500 بود، به ندرت دو فارغالتحصیل اخیر کالج، چیزی را ایجاد میکردند که اساساً یک استارتآپ فناوری بود که هدفش ایجاد اختلال در دو صنعت، انتشار کتاب و تجارت رکورد بود. و در دورهای که آن غولهای شرکتی عمدتاً توسط مردانی با لباسهای Brooks Brothers اداره میشدند، انجام این کار برای دو زن حتی غیرعادیتر بود.
آقای Caedmon تنها شرکت ضبط موسیقی متعلق به زنان در آن دوره بود و موفقیت چشمگیر آن در صنعت ضبط موسیقی تحت سلطه مردان برجسته بود. روبری گفت. «در آن زمان، تنها حدود 5 درصد از کارمندان صنعت ضبط زن بودند، و این زنان تقریباً همه در نقشهای بازاریابی و خردهفروشی بودند. صعود دو کارآفرین زن به صدر جدول، استثنای قابل توجهی بود.»
همانطور که خانم مانتل در سال 2004 در خاطرهای برای مجله AudioFile نوشت: «اگرچه شاعران قبلاً به عنوان تلاشهای بیهوده ضبط شده بودند، من و باربارا بودیم که متوجه شدیم مخاطبان افراد باسواد وجود دارند و از آن کسب و کار کردند.»
ماریان رونی در نوامبر در برلین متولد شد. 23، 1929، تنها فرزند مکس رونی، مهندس مکانیک اتریشی، و سرنا (برگر) رونی، یک حسابدار مجارستانی الاصل که بعدا وارد کننده لوازم خانه شد. خانواده رونی، یک خانواده یهودی، بیشتر اواخر دهه 1930 را صرف فرار از آلمان نازی کرد.
پس از اقامت کوتاهی در لندن، در سال 1941 موفق شدند به نیویورک مهاجرت کنند، جایی که خانم خانم. مانتل، که ویولن مینواخت و همچنین از طرفداران پرشور ادبیات کلاسیک بود، از دبیرستان موسیقی و هنر (در حال حاضر مدرسه عالی موسیقی و هنر و هنرهای نمایشی Fiorello H. LaGuardia) فارغالتحصیل شد و سپس به هانتر رفت و در آنجا فارغالتحصیل فی بتا شد. کاپا با مدرک زبان یونانی.
پس از کالج، او به عنوان یک مترجم آزاد، با نوشتن یادداشت های خطی و ترجمه لیبرتوهای اپرا برای رکوردهای کلاسیک، امرار معاش می کرد. او که از دستمزد نویسنده سطح ابتدایی خود ناامید شده بود، به دنبال گسترش افق های حرفه ای خود بود و به چند شرکت کلاسیک پیشنهاد کرد که سعی کنند شعرهای قرون وسطایی یا آثار شکسپیر را ضبط کنند.
برچسب ها هیچ علاقه ای نداشتند، بنابراین خانم. منتل و خانم هولدریج 1800 دلار جمع آوری کرد تا برچسبی برای خود راه اندازی کنند که پس از آن که گاوچران قرن هفتمی آن را اولین شاعر شناخته شده انگلیسی می دانست، آن را کادمون نامیدند. شعار این شرکت: “بعد سوم برای صفحه چاپ شده.
بهعنوان مدیران رکورد جدید، این زوج باید سروصدا به پا کنند، بنابراین آنها به توماس، شاعر ولزی که در سطح بینالمللی به مقام ستاره دست یافته بود و در تور ایالات متحده بود، نگاه کردند. پس از مطالعه در خیابان Y 92 در منهتن نتوانستند مخاطبان او را جلب کنند، آنها شروع کردند به تلاش برای تماس با او در اتاقش در هتل چلسی.
ردیابی توماس که مشروب خوار معروف بود و در آخر شب کار می کرد، دشوار بود. طبق کتاب سال 2004 «دیلان توماس: یک زندگی جدید» نوشته اندرو لیست، خانم. بالاخره هولدریج یک روز صبح در ساعت 5 بعد از اینکه از یک مهمانی به خانه برگشت و جلسه ای را در رستوران میگوی کوچولو در هتل تضمین کرد، موفق شد او را بگیرد.
توماس به این سرمایه گذاری بدبین بود، اما پیشنهاد آنها تحت تاثیر قرار گرفت: 500 دلار هزینه اولیه، به اضافه 10 دلار حق امتیاز برای فروش بیش از 1000 آلبوم، برای ضبط یک LP 45 دقیقه ای.
هنگامی که توماس به استودیو آمد، صدای چوبی و در عین حال دلپذیر خود را بر روی پنج شعر خود آموزش داد، از جمله معروف «به آرامی در آن شب خوب نرو» برای آلبوم A-side.
با این حال، آنها هنوز نیاز داشتند که سمت B را پر کنند، بنابراین توماس نثر را پیشنهاد کرد – به ویژه داستان کوتاه او “کریسمس کودکی در ولز”، مراقبه ای نوستالژیک در مورد تجربیات کریسمس او به عنوان یک پسر، که با حس غم انگیز جوانی از دست رفته ارائه شده است. اخیراً در مجله هارپرز بازار ظاهر شده بود. خانم “آنچه شنیدیم صاعقه بود.” منتل بعداً نوشت.
او ادامه داد: «تنها زمانی که او شروع به ضبط «کریسمس کودکی در ولز» کرد، متوجه شدیم که در رویدادی تاریخی در ادبیات انگلیسی شرکت میکنیم: کشف یک ژانر. ادبیاتی که مانند موسیقی باید اجرا شود تا به اثر واقعی اش برسد».
Caedmon در دهه های 1950 و 1960 حرکت کرد و در طول مسیر نه تنها افراد برجسته را به عنوان هنرمندان ضبط، بلکه ناخواسته، افراد برجسته آینده را به عنوان همکاران محل کار جذب کرد. مایک نیکولز، قبل از اینکه تبدیل به یک کارگردان مشهور برادوی و هالیوود شود، به عنوان منشی کشتیرانی کار می کرد. اندی وارهول که در آن زمان ناشناخته بود، جلد آلبومی از تنسی ویلیامز را خلق کرد.
با این حال، در اوایل دهه 1970، خانم. مانتل آماده حرکت بود. شرکای Caedmon را به شرکت انتشاراتی DC Heath فروختند (اکنون اثری از HarperAudio است) و خانم. مانتل با همسرش هارولد مانتل، مدیر روابط عمومی و بعداً مستندساز، یک شرکت پخش فیلم های مستند راه اندازی کرد.
علاوه بر پسرش مایکل، خانم. از مانتل دخترش ایوا به یادگار مانده است. هفت نوه؛ و دو نوه شوهرش که در سال 1956 با او ازدواج کرد، در سال 2006 درگذشت. دو پسر دیگر قبل از او مردند، استفن در سال 2009 و دیوید در سال 2011.
در مقاله AudioFile خود، که سفری به خانه رابرت فراست برای ضبط او در سال 1956 را بازگو می کند، خانم. Mantell دیدگاه خود را در مورد میراث شرکت خلاصه کرد.
او مینویسد: «ما فقط برای حفظ صدای افراد مشهور (در حدی که یک شاعر مشهور است) نبودیم. “هدف ما ادبی بود: ضبط کردن هر چه بیشتر آنچه که شاعر هنگام نوشتن در ذهن خود می شنید.”