اولین باری که طعم چانگوا، یک سوپ کلمبیایی غنی از لبنیات را چشیدم، همسرم، آدری، یک بوگوتانا از قلب کشور چانگوا، در حالی که زرده طلایی یک تخممرغ آبخورده را در مقداری پنیر نیمهذوب شده میچرخانم، گریه کرد. در حالی که من آبگوشت شیری را که با گشنیز و پیاز سبز چاشنی شده بود و یک تکه نان مینوشیدم، صورتش ترش کرد. فکر میکنم او وانمود کرد که وقتی من آن را میخوردم، تهوعش را سرکوب میکند و تا زمانی که من آن را تمام کردم ادامه داد.
Changua، یک سوپ آند با منشاء Muisca، در بخش های اصلی خود یعنی Cundinamarca و Boyacá بینندگان تقسیم شده ای دارد. (یک نظرسنجی غیررسمی که در چت گروهی که با همسران کلمبیایی خود به اشتراک می گذارم انجام دادم، شکاف تقریباً کاملی را بین دوستداران و متنفران چانگوا نشان داد، همانطور که نظرسنجی من در اینستاگرام انجام دادم.)
میتونم بفهمم چرا ایده شیر پیاز گرم همراه با نان کهنه، پنیر و تخم مرغ های نیمه دلمه که داخل آن هم زده شده است، مسلماً اشتها آور نیست.
اما بهعنوان یک عاشق چانگوا، به من آرامش میدهد به همان روشی که دیگر دستور العملهای معروفتر نان کهنه آغشته به آبگوشت که ناشی از صرفهجویی است، به من آرامش میدهد: سوپ پیاز فرانسوی، پاپا آل پومودورو ایتالیایی یا حتی آبجو صدف نیوانگلند با مشتی کراکر. تفاوت این است که changua به قدری سریع و ساده است که در یک صبح روز هفته با چشمان تاریک قابل انجام است. مقداری پنیر کشدار و یک زرده تخم مرغ آبدار به آن اضافه کنید و صدای بسیار خوبی به نظر می رسد، اینطور نیست؟
دانش من در مورد طرز تهیه چانگوا، مانند بیشتر دانش دستور پخت کلمبیایی ام، با عمه آدری ام گلوریا شروع می شود، که به من یاد داد چگونه آن را در آشپزخانه کوچکش در سوباچوک درست کنم.
او با ترکیب مقادیر مساوی شیر و آب («هرگز آب نخورید») با پیاز بلند کلمبیایی خلال شده، گشنیز خرد شده و نمک شروع کرد. سپس، او چند باگت کهنه به سبک سوپرمارکتها بیرون آورد، که ما آنها را به جای آلموجابانا، آرد ذرت و نان پنیری انتخاب کردیم. آنها را تکه تکه کردیم و داخل قابلمه ریختیم.
سپس چند عدد تخممرغ را در ظرفی خرد کردیم و سپس آنها را در قابلمهای در حال جوش انداختیم، سپس سوپ را به کاسههای گرم تقسیم کردیم و در هر کدام یک عدد تخممرغ ریختیم و روی آنها را با تکههایی از پنیر گلابی شکل و ذوب خوب ریختیم. که شبیه موزارلای پرچرب کم رطوبت است. این یک صبحانه عالی بود که با یک فنجان شکلات داغ کفدار (که به سبک کلمبیایی، چند مکعب پنیر هم در آن ریخته میشد) خورده میشد.
از آن زمان، من به دستور العمل های موجود در کتاب ها و در اینترنت نگاه کردم و متوجه شدم که بیشتر آنها تقریباً یکسان هستند. برخی پیشنهاد می کنند نان بیات را در ظرف سرو قرار دهید و آبگوشت داغ را روی آن بریزید، برخی دیگر نان را برای غوطه ور شدن در کناره سرو کنید. گاهی اوقات، دستور پخت پیازها را قبل از اضافه کردن شیر تفت میدهد، اما من طعم ملایمتر پیاز را که تازه پخته شده است، ترجیح میدهم. برخی از دستور العمل ها حتی استفاده از آبگوشت را پیشنهاد می کنند. (من گاهی اوقات به جای نمک، به جای نمک، به گلوریا نگو.) سیب زمینی یک افزودنی رایج است.
تنها مشکل واقعی پیدا کردن پیاز و گشنیز مناسب است. پیازهای بلند مورد استفاده در آند کلمبیا شبیه پیاز سبز بزرگ یا تره فرنگی کوچک است، اما من این سوپ را با نگی ژاپنی، پیاز بهاره، رمپ از بازار کشاورزان و پیازچه سوپرمارکت درست کرده ام. در حالی که آنها سوپ های مختلفی تولید می کنند، اما هر کدام خوشمزه است. از هر چیزی که در دست دارید استفاده کنید.
در کلمبیا، گشنیز معمولاً پس از پیچ و مهره شدن گیاه (آماده تولید گل و دانه) و رشد متراکم برگهای پر – با طعم شدیدتر از آنهایی که در سوپرمارکتهای آمریکایی وجود دارد – فروخته میشود. اگر گشنیز خود را پرورش می دهید و به سختی آن را هرس می کنید تا از پیچ و مهره شدن آن جلوگیری کنید، سعی کنید آن را رها کنید تا بتوانید برگ های شدیدتر را برداشت کنید. اگر نه، نگران نباشید: برگ های گشنیز معمولی نیز در اینجا به خوبی کار می کنند.
زمستان گذشته با خانواده ام در بویاکا بودم و به تازگی فیلمبرداری یک ویدیو در مورد changua برای کانال YouTube خود را تمام کرده بودم. به شوخی از آدری پرسیدم که آیا او می خواهد؟ معلوم شد، او کمی با این ایده صحبت کرده است: اگر سرو شود، آن را میخورد، اما هرگز تصمیم نمیگیرد آن را درست کند یا سفارش دهد. بهعنوان کسی که معمولاً صبحانه درست میکند، دفعه بعد که یکی از هوسهای مکرر من برای چانگوا ایجاد شد، صحت ادعای او را آزمایش خواهم کرد.