مهاجرت دسته جمعی ناشی از تسلط طالبان، حاکمان جدید افغانستان را وادار کرد تا از افغان ها برای ماندن و کمک به بازسازی کشور دعوت کنند. اما پس از یک سال حکومت طالبان، اقتصاد در حال فروپاشی است، اعتماد به نفس از بین رفته است و بهترین ها و درخشان ترین های افغانستان برنمی گردند – آنها دسته دسته در حال فرار هستند.
(این قسمت دوم داستان ما در مورد فرار مغزها در افغانستان است. برای قسمت اول اینجا را کلیک کنید.)
در 23 مارچ، زمانی که طالبان در آخرین لحظه از افتتاحیه مدارس متوسطه دخترانه که مدتها اعلام شده بود، عقب نشینی کردند، انشعابات بین جناحهای رقیب مستقر در کابل، پایتخت، و زادگاه جنوبی این گروه، قندهار را آشکار کرد. اما در حالی که دو جناح شهر با هم اختلاف داشتند، فرار مغزها عملاً وزارتخانه ها و مؤسسات افغانستان را از نیروی انسانی ماهر تهی کرد.
«با انتصاب افراد تحصیلکرده مدارس با تجربه صفر توسط طالبان به عنوان وزیر، معاون وزیر و مدیر، کشور از ظرفیت پاکسازی شده است. تمیم آسی، یکی از بنیانگذاران مؤسسه مطالعات جنگ و صلح مستقر در کابل و معاون سابق وزیر دفاع افغانستان، گفت که حتی پایین ترین پست ها در خدمات ملکی با علمای دینی جایگزین شده است.
«طالبان این مواضع را به عنوان جایزه جنگی میدانند که باید بین پیروان توزیع شود. اکنون طول و عرض حکومت با جنگنده ها جایگزین شده است. حتی خندهدار است – آنها با ردیفهایی از گلوله و تفنگهایشان به شغل جدیدشان میآیند، انگار که میدان جنگ است.»
اما تغییر از موقعیت های میدان جنگ به مشاغل اداری با هیچ گذار سیاسی همراه نبوده است. در طول سال گذشته، نام حکومتی طالبان همچنان بر الزامات زمان جنگ برای حفظ انسجام، سرکوب مخالفان و سرازیر کردن منابع برای مسائل امنیتی متمرکز بوده است.
مامور مالیات طالبان
هنگامی که طالبان اولین بودجه سالانه خود را در ماه مه رونمایی کرد، با وجود عدم وجود شورش سازمان یافته علیه جنبش اسلامی، امنیت تقریباً 50 درصد از کل هزینه ها را تشکیل می داد.
طالبان عواید سالانه 2.1 میلیارد دلار را پیش بینی کرده است، که نسبت به 2.3 میلیارد دلاری که دولت قبلی در داخل کشور در سال 2020 جمع آوری کرده بود، کاهش یافته است. به گزارش اکونومیست این هفته نامه در پایان می نویسد که بیشتر عواید می تواند برای پرداخت پول به جنگجویان طالبان استفاده شود.
جمع آوری موثر مالیات تنها اقدام اداری این گروه در طول شورش طولانی خود بوده است.
به گزارش رسانه ها، علیرغم انقباض اقتصادی در سال گذشته، طالبان در افزایش درآمدهای مالیاتی از کامیون دارانی که مواد غذایی و سوخت را از مرزهای افغانستان منتقل می کنند، ماهر بوده است.
درگیری اخیر در استان شمالی سرپل بین یکی از فرماندهان طالبان و کابل توجه بین المللی را به صادرات زغال سنگ افغانستان جلب کرد که از زمانی که اندونزی در اوایل سال جاری ممنوعیت صادرات زغال سنگ حرارتی را اعمال کرد، افزایش یافته است.
کامیون دارانی که زغال سنگ را از طریق مرز به پاکستان منتقل می کنند، که تقاضای فوری برای سوخت های فسیلی دارد، به یک سایت خبری آمریکایی گفتند که علاوه بر “رشوه” که مجبور به پرداخت به وزارت معادن و پترولیم طالبان شده اند، از آنها مالیات می گیرند. فرمانده یاغی محلی، مولوی مهدی.
“کشور گداها”
با عناوین خبری که وضعیت وخیم اقتصادی و انسانی در افغانستان را پوشش می دهد، ایالات متحده در سال جاری کمک های بشردوستانه خود را به 774 میلیون دلار افزایش داد. این افزایشی است که طالبان به ندرت به آن اذعان میکنند، زیرا همچنان به لابیگری برای آزادسازی وجوه بانک مرکزی افغانستان که در ایالات متحده قفل شده است، ادامه میدهند.
اتحادیه اروپا با نگرانی از بحران مهاجرت در آستانه خود، کمک های بشردوستانه خود را به افغانستان نیز افزایش داد و امسال بیش از 115 میلیون یورو به علاوه 222 میلیون یورو کمک مالی بشردوستانه در سال 2021 اختصاص داد.
دولتهای غربی تاکید میکنند که کمکهای بشردوستانه به دولت طالبان که جامعه بینالمللی آن را به رسمیت نمیشناسد، نمیرسد، بلکه به گروههای کمکرسانی میرسد که در محل کار میکنند.
با هشدار سازمان ملل مبنی بر اینکه 97 درصد جمعیت افغانستان در خطر سقوط به زیر خط فقر هستند، به نظر می رسد که طالبان مسئولیت اقتصادی خود را به جامعه بین المللی واگذار کند. فرار مغزها برای مدیران جدید افغانستان فرصت بسیار کمی برای پتانسیل انسانی برای رشد اقتصادی باقی گذاشته است.
«طالبان در حال تبدیل افغانستان به یک کشور روحانی اقتدارگرای پلیسی است که کاملاً به همسایگان ما وابسته است. ما کشور گدا خواهیم بود که مردم آن نمی توانند برای خودشان فکر یا برنامه ریزی کنند. آنها افغانستان را باری بر دوش منطقه یا جامعه بین المللی خواهند ساخت.»
در انتظار یک رژیم فراگیر
به حاشیه راندن گروههای قومی افغانستان توسط طالبان عمدتاً پشتون از زمانی که آنها به قدرت رسیدند، منبع ناامیدی برای بسیاری از افغانها بوده است که امیدوار بودند نسخه موعود “طالبان 2.0” فراگیرتر باشد.
یک ماه پس از به دست گرفتن قدرت، جنبش اسلامگرا اعلام کرد که یک دولت موقت تماماً مردانه مملو از کهنه سربازان تندرو که اکثراً پشتون بودند. مجاهد در یک کنفرانس خبری در کابل به خبرنگارانی که عدم فراگیری را زیر سوال می بردند یادآور شد که این انتصابات موقتی بوده است. با این حال، وی از پاسخ به سوالات مربوط به غیبت اعضای زن کابینه خودداری کرد.
یک سال بعد، کابینه چند قومیتی وعده داده شده در هیچ جا دیده نمی شود. آسی گفت: «آنها ثابت کرده اند که یک گروه بسیار محافظه کار و طردگرا هستند و به سرعت در حال تبدیل شدن به یک رژیم پلیس اقتدارگرا هستند. من هیچ پنجرهای نمیبینم، هیچ فضایی را نمیبینم که طالبان به یک دولت فراگیر تبدیل شود و از متخصصان استقبال کند.»
بیش از دو دهه پیش، زمانی که ایالات متحده اولین رژیم طالبان را در سال 2001 سرنگون کرد، اعضای دیاسپورای افغانستان از سراسر جهان بازگشتند تا به بازسازی کشور ویران شده از جنگ کمک کنند.
جریان جمعیت پس از تسلط طالبان به طور چشمگیری معکوس شد، اما بسیاری از افغانهایی که مجبور به تبعید شدند، در صورتی که شرایط سیاسی و اقتصادی این امکان را فراهم کند، همچنان مایل به بازگشت به کشور خود هستند.
آسی گفت: “من می دانم که اگر طالبان اصلاح شوند – و این بسیار غیرمنتظره و غیرقابل تصور است – اما اگر آنها یک شبه تغییر کنند و فراگیر شوند، بسیاری از این متخصصان و نیروهای امنیتی که رفته اند برای ساختن کشور با طالبان بازخواهند گشت.” . موضوع این است که آنها چه نوع اقامتی ارائه خواهند داد تا همه بتوانند با هم زندگی کنند.»
هما اوسیان از خانه جدید خود در ایالات متحده پس از سفر طولانی خود از کابل، اعتراف می کند که در مورد فرار مغزها از افغانستان “نگران بسیاری است”.
بسیاری از افرادی را که می شناختم، متخصصان ماهر و متخصص در زمینه های خود بودند، افغانستان را ترک کرده اند. خیلی ناراحت کننده است، اما آنها فرصتی برای ماندن نداشتند. من هنوز به همه این چیزها فکر می کنم. من به این فکر می کنم که برای همه دخترانی که نمی توانند به مدرسه بروند چه کار کنم. “من اینجا درس خواهم خواند و مطمئن هستم که چیزهای زیادی اینجا یاد خواهم گرفت. اما من باید از آن برای کشورم استفاده کنم. من باید از دانش و مهارتم برای کشورم استفاده کنم.»
با این حال، سؤال این است که آیا طالبان برای یک دختر دانشآموزی شجاع و سختکوش افغان ارزشی قائل است که از فرصتها برای آموزش خود سرپیچی میکند؟ یا اگر طالبان در دیدگاه قبیلهای محافظهکار خود جایی برای زنان دارند که به خانه بازگردند تا به ساختن یک کشور شکسته و بیشبه کمک کنند. در حال حاضر، موج مهاجرت افغانستان در حال تغییر جهت نیست.