نوآوران موسیقی که از کشور زغال سنگ و “توپ های بزرگ آتش” می خواندند. هنرپیشه ای که از نانوایی شیطان صفتی که با پایانی آتشین روبرو می شود، نقشی مشخص ساخت. قلب دنباله دار «در گرمای شب».
افراد خلاقی که امسال جان باختند، شامل بسیاری از آنها میشود که زندگی ما را شکل داد – از طریق هنری که ساختند، و از طریق کلماتی که گفتند. در اینجا ادای احترام به برخی از آنها، با صدای خودشان است.
«زندگی برای نقشهای زیادی که باید بازی میکردم، تست بازیگری نداد.»
– سیدنی پواتیه، بازیگر، متولد 1927 (ترحیم را بخوانید.)
«مردم در گذشته کاری را که ما میخواهیم انجام دهیم بینهایت بهتر انجام دادهاند. به همین دلیل است که برای سلامت عقل خود، برای حفظ حس تناسب خود، باید مرتباً به آنها مراجعه کرد.»
– پیتر بروک، کارگردان، متولد 1925 (ترحیم را بخوانید.)
“هر آهنگ قطعه کوچکی از زندگی من است.”
– رونی اسپکتور، خواننده، متولد 1943 (ترحیم را بخوانید.)
“رقص زندگی است. رقص برای من زنده ماندن است.»
– یوریکو، رقصنده، متولد 1920 (ترحیم را بخوانید.)
“سوال این است که چگونه با آنچه دارید خلق می کنید؟”
– Kirstie Alley، بازیگر، متولد 1951 (ترحیم را بخوانید.)
«هر نقاشی دعوای من و نقاشی بوده است. من تمایل به برنده شدن دارم اما میدونی چندتا تابلو انداختم تو زباله؟
– کارمن هررا، هنرمند، متولد 1915 (ترحیم را بخوانید.)
“من تصمیم گرفتم که در هر صحنه، شما برهنه باشید. اگر در پارکی لباس پوشیدهاید، چه فرقی میکند که اصلاً لباس نپوشیدهاید، اگر در حال کاوش در خودتان هستید؟»
– ویلیام هرت، بازیگر، متولد 1950 (ترحیم را بخوانید.)
“شما باید با یک آهنگ لذت ببرید، کسی را بخندانید. تو باید شخصیت داشته باشی یک مشت محکم می تواند شما را بخنداند، اما باید بدانید که چگونه آن را بگویید.”
– تیک آف، خواننده رپ، متولد 1994 (ترحیم را بخوانید.)
“من عاشق تماشای ضربه زدن به مردم در فاق هستم. اما فقط در صورتی که دوباره بلند شوند.»
– باب ساجت، کمدین و بازیگر، متولد 1956 (ترحیم را بخوانید.)
“من دوست دارم گاهی تنها باشم، فقط برای نفس کشیدن.”
– اولیویا نیوتن جان، خواننده، متولد 1948 (ترحیم را بخوانید.)
فیلمها مانند ابرهایی هستند که بر روی واقعیت مینشینند: اگر سینما را به خوبی انجام دهم، میتوانم آنچه در زیر آن وجود دارد، دوستانم، متحدانم، آنچه هستم و از کجا آمدهام را کشف کنم.
– ژان لوک گدار، کارگردان، متولد 1930 (ترحیم را بخوانید.)
کنش بیانی نشان دادن و آویختن آن در فضا همیشه سیاسی است.
– سام گیلیام، هنرمند، متولد 1933 (ترحیم را بخوانید.)
«همه میگویند که من الگو بودم. اما زمانی که موسیقی را اجرا می کردم و زمانی که اجرا می کردم هرگز به آن فکر نمی کردم. من فقط می خواستم یک موسیقی خوب بسازم.»
– بتی دیویس، خواننده و ترانه سرا، متولد 1944 (ترحیم را بخوانید.)
انیشتین بعدی ممکن است چهره سیاهی داشته باشد – و او زن است.
– نیکل نیکولز، بازیگر، متولد 1932 (ترحیم را بخوانید.)
“اگر می توانستم با کسی شام بخورم، مرده یا زنده، با آلبرت انیشتین در پانزانلا بود.”
– جودی تنوتا، کمدین، متولد 1949 (ترحیم را بخوانید.)
«به مرور زمان، نویسندگان یاد میگیرند که ویراستاران داستانی خوب به همان اندازه که نویسنده به داستان اهمیت میدهند، یا تقریباً به هر حال. و شما واقعاً اغلب به پایان می رسید، شما سه نفر – نویسنده، ویراستار، و داستان – روی این چیز کسل کننده، زیبا، این خلاقیت کاملاً جدید کار می کنید.
– راجر آنجل، نویسنده و ویراستار، متولد 1920 (ترحیم را بخوانید.)
من 30 سال تلاش کردم تا مردم و خودم را متقاعد کنم که باهوش هستم، نقاش خوبی هستم، این یا آن هستم. این اتفاق نخواهد افتاد. تنها کسی که باید برایش اتفاق بیفتد من هستم. این همان کاری است که قرار بود انجام دهم.»
– جنیفر بارتلت، هنرمند، متولد 1941 (ترحیم را بخوانید.)
“من آرزو نداشتم روی صحنه باشم و پیانو بزنم، چه رسد به آواز خواندن، زیرا هرگز فکر نمی کردم که صدای زیادی داشته باشم. اما گزینه من کمد پنجره بود یا از صخره پرید و این را امتحان کنید. بنابراین از صخره پریدم.»
– کریستین مک وی، نوازنده و ترانه سرا، متولد 1943 (ترحیم را بخوانید.)
“گاهی اوقات باید خود را در حاشیه قرار دهید. به سمت پرتگاه می روی و روی آن خم می شوی.»
– ماریا یوینگ، خواننده اپرا، متولد 1950 (ترحیم را بخوانید.)
کارهای زیادی در کاری که من انجام میدهم وجود دارد که فراتر از سختکوشی است – شانس و زمانبندی و حضور در مکان مناسب در زمان مناسب با آرایش موی مناسب وجود دارد.
– تیلور هاوکینز، درامر، متولد 1972 (ترحیم را بخوانید.)
“من در درجه اول یک بازیگر بودم و نه یک چهره زیبا.”
– آنجلا لنزبری، بازیگر، متولد 1925 (ترحیم را بخوانید.)
“من همیشه سعی می کنم نسبت به کاری که انجام داده ام، پیشرفت کنم. اگر چیزی کار نمی کند، آن را تغییر می دهم تا بهتر شود. من بیش از همه یک هنرمند و مجری هستم و خودم را محدود نمی کنم.»
– الزا سوارس، خواننده، متولد 1930 (ترحیم را بخوانید.)
“من همیشه کار می کنم، همیشه. من باید کشتی را شناور نگه دارم.»
– لزلی جردن، بازیگر، متولد 1955 (ترحیم را بخوانید.)
پاداش کار همیشه خود کار بوده است».
– دیوید مک کالو، مورخ و نویسنده، متولد 1933 (ترحیم را بخوانید.)
برای من، نشستن پشت میز در تمام طول روز نه تنها یک امتیاز، بلکه یک وظیفه بود: چیزی که من مدیون تمام آن افرادی بودم که در زندگیام، زنده و مرده بودند، که بیش از هر کسی شنیده بودند. “
– باربارا ارنرایش، نویسنده، متولد 1941 (ترحیم را بخوانید.)
“شور چیز بسیار مهمی در زندگی است زیرا خیلی زود تمام می شود و اشتیاق من بزرگ شدن با پسرم بود.”
– جیمز کان، بازیگر، متولد 1940 (ترحیم را بخوانید.)
وقتی حرکت و احساس و بیان بتواند همه چیز را بگوید، کلمات غیر ضروری هستند.
– تینا رامیرز، رقصنده و بنیانگذار باله هیسپانیکو، متولد 1929 (ترحیم را بخوانید.)
«من هیچ کاری در مورد مگس انجام نداده ام. این چیزی است که می تواند برای من جالب باشد. در واقع هر چیزی می تواند به من علاقه مند باشد.»
– کلاس اولدنبرگ، هنرمند، متولد 1929 (ترحیم را بخوانید.)
“جمجمه چیز زیبایی است.”
– لی بونتکو، هنرمند، متولد 1931 (ترحیم را بخوانید.)
“من دوست دارم شخصیت های قوی بنویسم که بهتر یا بدتر از هیچ کس دیگری روی زمین نیستند.”
– چارلز فولر، نمایشنامه نویس، متولد 1939 (ترحیم را بخوانید.)
«یکی از نقدها میگوید که من نقش یک آدم سست، بیقلب و سرد را بازی کردم که واقعاً به او اهمیت نمیدهید. عالی! عاشقشم؛ این چیزی است که من بازی کردم.»
– ری لیوتا، بازیگر، متولد حدود 1954 (ترحیم را بخوانید.)
«بین یک پدیده و یک استایلیست تفاوت وجود دارد. من یک استایلیست هستم، الویس پدیده بود و فراموشش نکنید.»
– جری لی لوئیس، نوازنده، متولد 1935 (ترحیم را بخوانید.)
“همه ما چیزی در گوش خود داریم که از جایی می آید که در آن بزرگ شده ایم و جایی که در کودکی بوده ایم.”
– جورج کرامب، آهنگساز، متولد 1929 (ترحیم را بخوانید.)
«مردم تعجب میکنند که چرا من با حقایقی که در زندگیام اتفاق افتاده است اینقدر همراهی میکنم، و این به این دلیل است که دروغهایی که با آن احاطه شدهام و انکاری که در آن بزرگ شدهام، خوب یا بد، فرزندی از حقیقت و عشق به دنیا آورد. “
– آن هچه، بازیگر، متولد 1969 (ترحیم را بخوانید.)
“هدف هر شب من این است: امیدوارم در مرحله ای از عمل من، شما هر مشکلی را که هنگام ورود به آنجا داشتید فراموش کرده باشید.”
– لویی اندرسون، کمدین و بازیگر، متولد 1953 (ترحیم را بخوانید.)
“انسان های بالغ با اطمینان از اندوه زندگی می کنند، که ما را عمیق تر می کند و ما را به روی افراد دیگری که در آنجا بوده اند نیز باز می کند.”
– پیتر استراوب، نویسنده، متولد 1943 (ترحیم را بخوانید.)
“من به اهمیت چیزهای بی اهمیت – به رقت روز” اعتقاد دارم.
– ند رورم، آهنگساز، متولد 1923 (ترحیم را بخوانید.)
“من نه همیشه معنی توهین کردن من فقط گاهی منظور توهین کردن.»
– گیلبرت گوتفرید، کمدین، متولد 1955 (ترحیم را بخوانید.)
«مرس کانینگهام در جایی نقل میکند که میگوید او گروهی میخواست که به روشی که او میرقصید. من به همین کار ادامه دادم. و من شروع به تعجب کردم که چرا اصرار می کنم که آنها به اندازه من محدود باشند.
– دیوید گوردون، طراح رقص، متولد 1936 (ترحیم را بخوانید.)
“جهان با آنچه من می توانم تصور کنم محدود نمی شود.”
– هیلاری منتل، نویسنده، متولد 1952 (ترحیم را بخوانید.)
“به دست آوردن افراد مناسب با چشم انداز مشترک سه چهارم نبرد است.”
– آن پارسونز، مدیر امور هنری، متولد 1957 (ترحیم را بخوانید.)
“نقاشی های من داستان هستند، اما روایت نیستند، به این دلیل که گذشته و آینده ای ندارند.”
– پائولا رگو، هنرمند، متولد 1935 (ترحیم را بخوانید.)
«وقتی به همشهریان خود خطاب میکنید، گاهی اوقات باید کمی امیدوار باشید، حتی اگر بخواهید بگویید همه چیز وحشتناک است، که ما توسط یک دسته گانگستر اداره میشویم. در یک رمان، شما می توانید خیلی بدبین تر باشید. تو وحشیتر، وحشیتر، آزادتر، درستتر فکر میکنی، بهتر فکر میکنی.»
– خاویر ماریا، نویسنده، متولد 1951 (ترحیم را بخوانید.)
«هنر بی تقصیر نیست. هنر می تواند آسیب وارد کند.»
– ریچارد تاروسکین، موسیقی شناس، متولد 1945 (ترحیم را بخوانید.)
«من کارگری هستم که با آهنگها کار میکنم و به روش خودم کارهایی را انجام میدهم که بهتر میدانم، مانند هر کارگر کوبایی دیگری. من به واقعیت خود، به انقلابم و روشی که در آن تربیت شده ام وفادارم.»
– پابلو میلانس، موسیقیدان، متولد 1943 (ترحیم را بخوانید.)
“موفقیت بسیار سخت است. هیچ کس شما را برای آن آماده نمی کند. شما فکر می کنید که خطاناپذیر هستید. وانمود می کنی که بیشتر از خودت می دانی.»
– پیتر بوگدانوویچ، کارگردان، متولد 1939 (ترحیم را بخوانید.)
«فکر میکنم بالاترین نقطه زندگی حرفهای من در اواخر دهه 70 بود. من نه داشتم 1 آهنگ، یک کتاب پرفروش و یک فیلم ساخته شده در مورد زندگی من. اما فکر می کنم برای من هم پایین ترین نقطه بود. زندگی خیلی سریع از شما دور می شود وقتی سریع حرکت کنید.”
– لورتا لین، خواننده و ترانه سرا، متولد 1932 (ترحیم را بخوانید.)
«بسیاری از ما در تمام زندگی خود در حال دویدن بوده ایم. توقف را تمرین کنید.»
– Thich Nhat Hanh، راهب و نویسنده، متولد 1926 (ترحیم را بخوانید.)
عکس ها در بالا از طریق CBS Photo Archive/Getty Images. آنتونی باربوزا/ گتی ایماژ; Evening Standard/Hulton Archive، از طریق Getty Images. آلبرت ال اورتگا/ گتی ایماژ.